آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴

    ضعف کردن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / za'f kardan /

    to faint, to swoon, to feel enervated, to pass out

    to faint

    to swoon

    to feel enervated

    to pass out

    بی‌حال شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    اگر زود چیزی نخوری، ممکن است ضعف کنی.

    If you don't eat something soon, you might faint.

    او از بوی گل‌های تازه در اتاق ضعف کرد.

    She swooned at the smell of fresh flowers in the room.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج ضعف کردن

    ضعف کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «ضعف کردن» در زبان انگلیسی به to faint، to feel weak یا در برخی موارد to pass out ترجمه می‌شود؛ بسته به شدت حالت و بافت جمله، از هر یک از این معادل‌ها می‌توان استفاده کرد.

    «ضعف کردن» اصطلاحی است در زبان فارسی که به حالت ناتوانی جسمی یا کاهش ناگهانی انرژی در بدن اشاره دارد. این وضعیت ممکن است به‌صورت تدریجی یا ناگهانی رخ دهد و معمولاً با احساس سبکی سر، تاری دید، لرزش اندام، تعریق سرد، یا حتی از دست دادن هوشیاری همراه باشد. ضعف کردن می‌تواند نشانه‌ای از خستگی شدید، گرسنگی، کم‌آبی، افت فشار خون یا یک مشکل پزشکی زمینه‌ای باشد. در زبان روزمره، گاه از این اصطلاح برای اشاره به حالتی غیرپزشکی، مانند واکنش عاطفی شدید یا شوکه شدن نیز استفاده می‌شود.

    در علم پزشکی، ضعف کردن ممکن است به دو حالت مجزا اشاره کند: یکی «احساس ضعف» که با خستگی، کاهش توان عضلانی و بی‌حالی همراه است و دیگری «غش کردن» که به معنای از دست دادن موقتی هوشیاری بر اثر کاهش جریان خون به مغز می‌باشد. این دو حالت از نظر پزشکی تفاوت‌های مشخصی دارند و برای هر کدام ارزیابی‌های خاصی انجام می‌شود. افت فشار خون، کم‌خونی، قند خون پایین، اختلالات عصبی یا قلبی می‌توانند از عوامل مؤثر در بروز این حالت باشند. از این رو، تکرار ضعف کردن به‌ویژه اگر همراه با بی‌هوشی باشد، نیازمند بررسی تخصصی است.

    در شرایط معمول زندگی، ضعف کردن گاه ناشی از عواملی ساده‌تر است. نخوردن صبحانه، ایستادن طولانی‌مدت در هوای گرم، استرس شدید یا شوک ناگهانی از جمله موقعیت‌هایی هستند که می‌توانند بدن را در شرایطی قرار دهند که واکنش به‌صورت ضعف نشان داده شود. در این حالت، بهترین اقدام در لحظه آن است که فرد دراز بکشد، پاهایش را کمی بالا بیاورد، و در صورت امکان، آب یا خوراکی شیرین مصرف کند تا فشار خون و قند بدن به حالت تعادل بازگردد. تهویه‌ی مناسب هوا نیز به بهبود وضعیت فرد کمک می‌کند.

    در زبان و ادبیات فارسی، «ضعف کردن» گاه معنایی فراتر از حالت جسمی به خود می‌گیرد. برای نمونه، در توصیف احساسات عاطفی شدید نیز از این واژه استفاده می‌شود: «با دیدن آن صحنه ضعف کردم» یا «برای صدایش ضعف می‌کنم». در این‌گونه کاربردها، ضعف کردن استعاره‌ای است از تحت تأثیر قرار گرفتن عمیق، یا واکنشی شدید نسبت به محرک‌های احساسی. این کاربرد، بازتاب‌دهنده‌ی لطافت زبانی و انعطاف معنایی واژگان فارسی است که به آن‌ها امکان می‌دهد در بافت‌های گوناگون، نقش‌های متفاوتی ایفا کنند.

    «ضعف کردن» مفهومی است که هم در علم پزشکی و هم در زبان روزمره کاربرد گسترده‌ای دارد. این اصطلاح می‌تواند نشانه‌ای از اختلالی جسمی، یک نیاز فوری به استراحت یا تغذیه، و یا حتی پاسخی احساسی به یک تجربه‌ی عمیق باشد. شناخت علت بروز این حالت و تشخیص تفاوت آن با سایر نشانه‌های بدنی، به افراد کمک می‌کند تا در موقعیت‌های مختلف، به‌درستی واکنش نشان دهند و سلامت خود یا دیگران را بهتر مدیریت کنند.

    ارجاع به لغت ضعف کردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ضعف کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضعف کردن

    لغات نزدیک ضعف کردن

    • - ضعف حافظه
    • - ضعف عضله
    • - ضعف کردن
    • - ضعف نفس
    • - ضعیف
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.